Hi!
۱۷ دی ۰۱ / ۰۰:۵۸
سلام!
نزدیک دوساله نبودم:/
الانم دیدم تل بالا نمیاد یادم اومد یه بلاگی داشتم قدیما
وقتی وبلاگم و باز کردم برام خیلی غریبه بود!
اینجا بیشتر من و یاد کنکور میندازه هه!
اون موقع میگفتن بعدنا به این روزات میخندی واقا بهش رسیدم
هیچ پشیمونم نیسم از رشته و دانشگام
ولی خبب زندگی صگیه یه زندگی صگی صگی که بجا اینکه من بکنمش اون داره من و میکنه
خیلی خیلی بیشتر از قبل احساس تنهایی میکنم و این فقط احساس نیس واقعا تنهام تنهایی در حد ایزولاسیون! و خیلی میترسم ازش میترسم که تا اخر عمرمم همینجوری باشه و فعلا بزرگترین دغدغمه و تاکید میکنم فقط فعلا
راستی کل این ترم و رامسر موندم و یک بار هم خونه نیومدم ینی سه ماه و نیم بود که خونه نیومدم و این سابقه نداشت دلم حتی برا اصطلاحات محلی که خاص مامانمه تنگ شده بود