نه میتونم جلوت این بحثه رو بازش کنم...!

سلام چطوری؟(اونی که داره مسخونه فک کنه به اون میگم ولی در اصل با خودمم،وقتی که دارم وبم و میخونم)

خب امروز هوا بارونی بود منم عین خرررس خوابیدم تا یازده. انگار نه انگار که قراز بود حداقل ده پاشم و شرو کنم.

هنوز پا نشده آنلاین شدم. همون لحظه پیام داد.تا۱۱:۲۰. تعریف کرد که چطور شد رمان نویس شد!(چندروز پیش گفت دلیل کم آن شدنش اینه که رمان می نویسه و هرکی رماناشو خونده تعریف کرده!) فقط اینو بگم که این بچه خیلی مول تشریف داره هیچ توضیحی درمورد هیچی نمیده، درواقع تا جر نخوری حاضر نیست تعریف کنه. میگم بچه واسه اینه که قیافش خیلی بچه بود. خلاصه گفت فقط درصورتی رمانم و میفرسم بخونی که خودتم یکی بنویسی، و زاویه دیدش اول شخص باشه و پسر که همسن خودمه! صحنه های سکسی هم داشته باشه توش!

منم گفتم باشه ولی وقت ندارم تازه امتحانام داره شرو میشه!

بعدازظهر گفت عکس بده. منمعکس فانوس و فرستادم، یک ثانیه دید بعد گفت بامزس! یکی دیگه بده!!!! گفتم ندارم(واقا هم نداشتم) گفت پس الان سلفی بگیر بفرس!! دیگ این و سیت زدم و جواب نداده اف شدم تا ناهار بخورم.

عنتر قیافه خودش عن بودا اونوقت از قیافه من خوشش نیومد. خدایا هرچی زشت ترن نازشونم بیشتره.

یعد ناهار سین کردم گفتم توهم پس باید همینکارو کنی. بعد دوساعت جوای دلد چقدر دیر سین میکنی! ازون موقع تالام آن نشد

خدایااااا. این دیگه اخرشه. حتی زنگم نزده بهم با اینکه شمارمو داره. خداروشکر من کلا شارژ ندارم وگرنه خودم بهش زنگ میزدم تالا! خداااایاااا دیگه خیلی دارم خوار و خفیف میشم. اصلا بره گم بشه. تنهایی از این پسرای چسو و عن خیلی خیلی بهتره.

امشب شب آرزوهاست

واقعاآرزوی من چیه؟

اول اینکه پرستار لایقی بشم و همیشه بخودم افتخار کنم بخاطرش

دوم اینکه یه رابطه خوب و تجربه کنم(رابطه خوب یعنی رابطه ای که همه چیش اوکی باشه دیگه)

دویاره دندون دردم شرو شده. 

امروز اندازه پشکل درس خوندم.

برم ادامه ویس بیوشیمی رو بگوشم. حدود بیست دیقه مونده.

اسلیپ ول

 

 

۰ ۰
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان