.۲۷بیستوهفت
حس میکنم که خیلی بی پناه و ضعیفم
حالم بده سرم بدجوری درد میکنه
جوش زیرپوستی صورتم بخاطر ژل ضدجوشی کتو سه روز بهش زدم خیلی سفت شده و بزرگ تر شده
خیلی نگرانم ازینکه تا اخرازبین نره
چون رو مچ پامم ی چیز توهمین مایه ها داره که حدود شیش ساله اصلا تکون نخورده
وختی دست میزنم مثل یه غده حسشون میکنم هردوشون و
نگراااانم
میخواستم مطالب وبلاگ قبلیم که دوسال هم قدمت داره منتقل کنم به اینجا ولی نرم افزارش رو این تبلت لعنتی باز نمیشه
مهم نیست خیلی
سرم داره میترکه
برم ببینم داروی گیاهی برای سردرد کدومه
تو یک ساعت شال و شلوار باقیمتی که خیلی کمتراز سطح انتظارمون بود پیدا کردیم
باید حتما پول کتاب جمع بنذی ادبیات و جور کنم تا گرون نشده
تواین سه روز میتونسم حدددداقل۲۵ساعت درس بخونم
دفعه های قبلیم سنگین پریود شدم
واقعا بده
چقد قرص بخورم اخه؟!!!!
من از اول تابستون۹۸توبه کردم ک دیگه قرص و دارو مصرف نکنم
این دفعه دیگه واقعا توبه کردم
به مامانم گفتم اویشن بخره(خدا کنه یادش نرفته باشه)
چقد عقب افتادم واااای😤
چرا قلم چی برنامه رو عوض نمیکنه خدایی؟
اصلا با فارغ التحصیلا کاری نداره فقط با دانش اموزا همگامه
😢کاش ازمونا دوباره حضوری بشه
کاش جمعه من ساعت شیش پاشم و برم دفترچه رو بگیرم(تا پیاده برم و بیام یک و نیم ساعتی میشه)
کاش میز مطالعه داشتم و موقع ازمون دادن لباس بیرونی بپوشم
😢کاش اگه صبحا ساعت ده پا میشم شبا رو تا چهار درس بخونم
کاش یه اتاق تنها داشتم و کس دیگه ای جزخودم توش نمیخوابید
همین ده دقیق پیش برگشتیم خونه
دوباره مثل هفته پیش واسه افطار رفتیم پارک جنگلی
دوباره من پیتزا و کیک درست کردم
بااین تفاوت که اون دفعه خاله سیمین رو بردیم این دفعه بابا رو
کیک امروزم تمام شکلاتی بود،اون دفعه دورنگ
پیتزای امروزم پنیرش کمتر بود و خمیرش افتضاح سفت شد
مامانم ابگوشت درست کرده بود ولی یادش رفت که نون بیاره
خیلی شلوغ بود
ماشینایی که ردمیشدن اگه دویست و شیش سفید و هاشبکو فاکتور بگیرم،همشون مدل بالا بودن(پرادو،ماکسی ما،سانتافه،جک،ام وی ام،پژوپارس)
😐من غرق ماشینا بودم حتی وختی نکاه نمیکردمم صدای اتوماتیک بودنشون و میشنیدم
یه ماکسی مای سفید که خیلی اروم داشت رد میشد یه اهنگ اشنا گذاشته بود«تو بادست مهربونی به تنم مهحم کشیدی برام از عاشقی گفتی پرده شب و دریدی...»:-) خدایا هوس کردم بدجور
دلم اون لحظه هندزفری و موبایل خواست ولی باخودم نبرده بودم
۱.مانتوی بنفش خوشرنگی که سفالش داده بودم الان ب دستم رسید سمت راستش به طور ملموسی از چپ بلندتره،اشکالی نداره این یکی خیاط درستش میکنه،سایزش هم یک سایز برام بزرگتره،بنظرم این هم اوکیه چون تا شهریور مشخصه که چاق ترم میشم.ولی واکنش مامان مثل همیشه بود،دااااد زد که چرا خریدی خونه رو گذاشت رو سرش.... .اخه بدبختا نفهمیدن که این پول از پول سهام عدالت بود منم خواستم با این پول دوتا مانتو بخرم واسه تابستون مسخواستم زودتر بخرم تا گرون نشده،دوسه روز بعدازینکع که سفارش دادم واقعا هم قیمتا خیلی بالارفت.الان شلوار و شال و کیف ندارم.
فاک می اخه چرا یه کنکوری باید نگران لباسای اون یک ماه باقی از تابستون باشه
😐اخه تو اون یک ماه که کاای نمیشه کرد،راستش دیگه نگران لباسای دانشگا شدم.
تازه کرم پودر بلک دایموند مای و خط چشم ماژیکی و براش که خیلی نیاز داشتم دیگه با این تاریخ کنکور حالا حالاها نیازی نیس بخرم
واقعا دیگه وقتشه که از اینستا و تل بکشم بیرون
سفارشم ک رسید،میمونه قراری که با صنم و مهگل داشتم،که بعد اون میپاکم
شایدم امروز شایدم همین الان پاک کردم
😑وای خدا باورم نمیشه این چیزا ک تو ذهنمه انقد چرت و پرت باشه
واقعا دلم میخواد۱۲_۱۵ساعت درس بخونم
مخصوصا عمومی خیلی میخوام روشون مسلط بشم
یه کتاب ادبیات جمع بندی خ س میخوام که۵۰تومن میشه باپست فکر کنم
ولی خب اگه خیلی زور بزنم که برام بخرن همون۳۱مرداد شاید بدستم برسه.
😑یعنی میشه عمومیارو تو یک ماه و نیم کااامل مسلط شم و اون یک ونیم ماه باقی رو فقط کنکورای گذشته رو بزنم
یعنی میشه واسه شیمی وقت بزارم و فول شم
یعنی میشه ریاضی رو پنجاه نگه دارم و فیزیک و صد اگه نمیزنم نود بزنم
یعنی میشه زیست رو انقدررر مرور کنم که نگرانیام ازبین بره و اروم شم
😑بخدا من الان این پتانسیل خرخون شدن و تو خودم میبینم
😐ولی این قراری ک شنبه کذاشتیم،اگه قسمت باشه میتونم برم ببینمشون
ازهمین امروز شروع میکنم
چهار ساعت عمومی هشت ساعت اختصاصی
اخر وقت سربلندیم و اعلام میکنم ییییه
واقعا خ دوس داشتم به این اتفاقات گوهیی ک هرلحظه اتفاق میفته اشاره کنم ولی الان واقعا حس این کارو ندارم چون من اصلا ادم فراموشکاری هستم مهارتم همینه حالا چ یک دیقه پیش باشه چ ده سال پیش
ولی الان تو این لحظه دوس دارم از برنامه های رویاییم در اینده کوتاه مدت بگم
😅خیللیییی دلم میخاد کیک شکلاتی درست کنم با خامه کیک😍😍طرز تهیشو ظهر گرفتم
بعد دلم میخواد پیتزا با یه عالمه سس وپنیر درست کنم
😍بعدم دوس دارم چیزکیک درس کنم و لازانیا
اشپزی رو خیلی دوس دارم البته اشپزی کردن به عشق دوستان و ادمای اطرافم
😍عاشق اینم ک هنری داشته باشم و به عزیزانم عرضه کنم تا شاد بشن
وای ازتصورشم پراز لذت میشم و اشکام میریزه
خدایا کمکم کن به نیتم برسم
کمکم کن بتونم گسترش بدم هدفمو